ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

شام شاهانه

01 خرداد 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی
شام شاهانه

سر دار شهید حاج منصور خادم صادق 

تولد: 2/1/1341- شیراز

شهادت: 1/9/1372- جاده دلیجان 

سمت: فرماده گردان حضرت ابو الفضل(ع)

شام شاهانه 

از صدای یا حسینی که بلند شد، فهمیدم حاج منصور فرمانده گردان ابوالفضل از منطقه بازگشته است . همیشه با صدای یا حسین، آمدنش را خبر می داد. مثل همیشه و هر روز مرا در آغوش کشید و بوسید . بعد در سنگر نشست . فورا برایش شام آوردم، یک بشقاب پر از برنج با تکه بزرگی گوشت. نگاهش روی ظرف غذا قفل شد. با همان حالت گفت: «به همه بچه ها همین قدر گوشت رسیده؟» 

گفتم: نه حاجی 

برنج را خورد بی آنکه دست به گوشت بزند. گفت: «همیشه به من همان غذا را بده که به بسیجی های گردان می دهی!» 

شادی روحشان صلوات 

منبع:همسفر تا بهشت، ص64

 2 نظر

نور

25 اردیبهشت 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

سردار شهید مجتبی قطبی 

تولد: 15/6/1340

شهادت: 19/6/1364 - حاج عمران 

سمت: فرمانده گردان حضرت زهرا(س) 

مجتبی مدتی برای معالجه دستش در تهران بستری بود. شبی برای صله رحم از بیمارستان به خانه دایی اش که ساکن تهران بود رفت . اتفاقا هنگام خروج برق ساختمان رفته و هم زمان یکی از ساکنان ارمنی آپارتمان وارد ساختمان می شود و برای لحظه ای با او رو به رو می شود. صبح روز بعد همسایه ارمنی نزد دایی مجتبی می رود و می پرسد: « این کسی که دیشب از خانه شما خارج شد چه کسی بود؟ از کجا آمده بود؟» 

وقتی می فهمد خواهر زاده ایشان است، با شگفتی ادامه می دهد: « او بشر نبود، من خودم دیدم که نور صورتش ، تمام راه پله را روشن کرده بود.»

منبع: همسفر تا بهشت، ص83.

 نظر دهید »

دست محبت

18 اردیبهشت 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

سردار شهید مرتضی جاویدی

تولد: 1337- جلیان فسا شهادت: 18/11/1365- شلمچه کربلای 5 سمت: فرمانده گردان فجر لشگر 33 المهدی

دست محبت

دست راست مرتضی در عملیات والفجر 2 به شدت آسیب دیده بود . مرتضی بد زخم بود و زمان زیادی طول می کشید تا زخم هایش خوب شود. وقتی به خدمت امام رسیدیم، امام دست مبارکشان را بر پشت دست مجروح مرتضی کشیدند و گفتند: « ان شاء الله خوب می شود.» مرتضی تعریف می کرد: « گویی دست امام مرحمی بود که بر زخم من گذاشتند، دیگر احساس درد نمی کردم.» پس از مرخصی هیچ گونه جای زخمی بر دست مرتضی دیده نمی شد. بعد از آن هر وقت زخمی می شد در مدت زمان کوتاهی زخم هایش خوب می شد. در عملیات خیبر، تیر از پهلوی چپش وارد شد و از پهلوی راستش خارج شد. اما عجیب بود که بعد از پنج ، شش روز بهبود یافت و به منطقه بازگشت. شادی روحشان صلوات. ?همسفر تا بهشت، گزیده خاطرات چهارده شهید استان فارس ص60 ??????????? 

 نظر دهید »

مثل علی اصغر(ع)

04 اردیبهشت 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

???????? سردار شهید عبد الحمید حسینی. تولد: 10/1341 شیراز شهادت: 13/2/1361 - فکه سمت: فرمانده گردان 

مثل علی اصغر(ع)

از کودکی دست در آب های حوض می کرد، آنها را به آسمان می پاشید و می گفت: «من دوست دارم مثل حضرت علی اصغر(ع) شهید شوم.» به آرزویش هم رسید. ترکش به حنجره ایشان خرده و زخم بزرگی روی گردن ایبشان ایجاد کرده بود . هنگامی که ایشان را در قبر گذاشتند و گلباران کردند . یک غنچه، از گل ها وارد این حفره شده و به خون شهید آغشته شد. اقای دستغیب وقتی این شاخه گل را از زخم خارج کردند، خون تازه از محل زخم جاری شد. ایشان آن شاخه گل خون آلود را با خود به منزل برده و در آب گذاشتند . عجیب این گل تا روز چهلم شهید تازه و با طراوت ماند. بعد از مراسم چهلم، ناگهان پژمرده و خشک شد. شادی روحشان صلوات. ?همسفر تا بهشت، خاطرات 14 سردار شهید استان فارس، ص118

 2 نظر

شهید شیر علی سلطانی

28 فروردین 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

سردار شهید شیر علی سلطانی

تولد: 1327- شیراز - شهادت: 2/1/1361- شوش- سمت: مسول تبلیغات لشکر 19

برکت سفره

بعد از مراسم دعا و عزاداری معمولا دوستان، ایشان را به همراه چند نفر از حاضرین برای صرف نهار یا شام به منزل خود دعوت می کردند. مثلا می گفتند حاجی ده نفر را هم با خود بیاورید اما حاجی حدود 30 نفر را با خود همراه می کرد . وقتی به ایشان اعتراض می کردیم که ممکن است بانی فقط برای ده نفر تدارک دیده باشند، ایشان با اطمینان می گفتند: « قول می دهم همه همین غذای ده نفر را بخوریم زیاد هم بیاید.» همیشه همین طور می شد. برکت سفره در حضور ایشان خیلی زیاد می شد و کسی گرسنه مجلس را ترک نمی کرد. شادی روحشان صلوات. ??????? ?همسفر تا بهشت، 123

 نظر دهید »

فرار از جنگ

22 فروردین 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

سردار شهید حسن حق نگه دار 

تولد: 1336- شیراز. شهادت: 22/3/1367- شلمچه سمتک مسئول محور عملیاتی لشکر 19 فجر

فرار از جنگ

وقتی به علت مجروحیت در بیمارستان بستری بود، هیچ نامه ای که نشان بدهد او در مدت مجروح و بستری بوده است نگرفت. بعد از بهبودی نسبی، دوباره به منطقه بازگشت. آنجا به مشکل برخورده بود. وقتی برگشت گفت: « می خواهند به عنوان فرار از جنگ مرا محاکمه نظامی کنند.» گفتم برو از بیمارستان نامه بگیر، خودت رو خلاص کن. خندید و گفت: « اگر طوری شده برای خدا شده، خدا هم که از آدم برگه نمی خواد. بنده ها شو ول کن. آخرش اینه که یا حبس می شم یا اخراج!» 

منبع: همسفر تا بهشت. گزیده خاطرات چهارده سردار شهید استان فارس

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 21
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟