ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

به خاکریز فرهنگی- مذهبی ضحی خوش آمدید. مولای من! یاری نما تا سربازت باشم، نه سربارت

هیچ‌وقت از لانه دور نشو

16 اردیبهشت 1402 توسط شهید محمود رضا بیضائی

😲 سایه‌ بزرگی را بالای سرش حس کرد؛ سرش را بالا برد. چشمانش از تعجب خیره شد و دهانش باز ماند. از ترس لرزید و نمی‌دانست این دیگر چه موجودی‌ست؛ باید فرار را ترجیح دهد، یا بایستد و متوجه ماهیت آن موجود شود؟

😩 از ته قلبش جیغ بلندی کشید همه ایل و تبارش بیرون ریختند. مادرش را صدا زد همچون باران بهار اشک می‌ریخت.

🙂 مادرش دستی بر سرش کشید با پشت دستش اشک‌های زیر چشمش را پاک کرد و گفت:
«آروم باش چیزی نیست آروم باش. به من بگو چی شده؟»

🥺هنگامی که گریه‌اش قطع شد هق هق‌کنان گفت:
«من داشتم برای خودم می‌گشتم و خوش می‌گذروندم؛ یهو یک سایه‌ی سیاه روی زمین دیدم وقتی سرم رو بالا بردم، یه موجود، شیشه به دست ایستاده بود و می‌خواست منو داخلش بندازه.
اون چی بود مامان؟»

😌 مادرش گفت:
«نگران نباش! تو هنوز خیلی از موجودات رو نمیشناسی و باید یاد بگیری. همه‌جا لونه‌ی ما نیست، همه دوست ما نیستن، هیچوقت نباید از این دور و اطراف دور تر بشی.»

😱 «خودت بهتر میدونی که نباید همدیگه رو ترک کنیم. اون اسمش آدم🙎🏻‍♂️بود. بعضیاشون وقتی دور و اطرافمون رو آب بگیره، یه راه خشکی برامون باز میکنن. اما بعضیاشون هم بخاطر کوچیک بودن، فکر میکنن ما درد رو حس نمیکنیم و چون حشره‌ایم، خونواده نداریم.»

😐 «برای احتیاط صد در صدی به اونا اعتماد نکن و هیچ‌وقت از لانه دور نشو. باشه؟»
مورچه‌ی کوچک 🐜 گفت :
«بله مامان!»
مادرش او را بوسید، دستش را گرفت و هر دو به لانه رفتند.

#داستانک
#خانواده
#به_قلم_خودم

 نظر دهید »

زندگینامه حضرت علی اکبر(ع)

05 فروردین 1400 توسط شهید محمود رضا بیضائی

زندگینامه حضرت علی اکبر (ع)
حضرت علی اکبر ع حضرت علی بن الحسین (علی اکبر (ع)) فرزند بزرگ امام حسین(ع) می باشد
علی اکبر فرزند بزرگ امام حسین (ع) شبیه ترین مردم به پیامبر (ص) در خلقت و اخلاق و گفتار بود. شجاعت، دلاوری، بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. در کربلا حدود 25 سال داشت. اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. پایین پدر بزرگوارش دفن شده و به این خاطر ضریح امام شش گوشه است.
 شناسنامه حضرت علی اکبر علیه السلام
حضرت علی بن الحسین (علی اکبر (ع)) فرزند بزرگ امام حسین در 11 شعبان سال 33 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود. مادر بزرگوار وی لیلا دختر ابی مره است . لیلا برای امام حسین پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا ، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا ، هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید “هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم"؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین چهره به آسمان گرفت و گفت “اللهم اشهد علی هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الی رؤیة نبیک نظرنا الیه…”
 سن حضرت علی اکبر
حضرت علی اکبر در کربلا حدود 25 سال داشت. برخی راویان سن وی را 18 سال و 20 سال هم گفته اند.
حضرت علی اکبر اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود
بااین بسته آموزشی آموزگار کودک خود باشید
راه های پیشگیری و درمان آلرژی فصلی
علی اکبر الگوی جوانان
يكى از بارزترين نمونه‌هاى كمال و اسوه‌هاى پاكى و مردانگى، حضرت «على اكبر (عليه السلام)» شهيد بزرگ حماسه عاشورا و فرزند بافضيلت سيدالشهدا (عليه السلام) است. سزاوار است كه از رهگذر آشنايى با شخصيت و ويژگى‌هاى اين جوان برومند و رشيد و با صلابت، از او درس جوان‌مردى و مقاومت و ايمان و ادب بياموزيم و نسلى را تربيت كنيم كه پوياى راه نورانى آن شهيد باشد.
تربيت شايسته امام حسين (عليه السلام) سبب شد تا على اكبر به بهترين صفات كمال آراسته شود. عواملى همچون: اصالت خانوادگى، تربيت و وراثت، كسب علم و فضايل كه از عناصر تشكيل دهنده شخصيت هر كس است، در وجود و زندگى او فراهم بود. خلق و خوى او و رفتار و حركات و ادب و متانتش در حد اعلاى برجستگى و درخشندگى بود؛ آن‌گونه كه گفته و نوشته‌اند، رفتارش حركات و رفتار پيامبر خداصلى الله عليه وآله را در ذهن‌ها زنده مى‌كرد. على اكبر شاخه‌اى از آن شجره طيبه و ريشه پاك بود و وارث همه خوبى‌هاى خاندان عصمت و طهارت به شمار مى‌رفت.
 خواب امام حسین و رفتار حضرت علی اکبر
در سرزمین ثعلبه هنگام ظهر امام حسین(ع) اندکی خوابید و وقتی بیدار شد فرمود: در خواب هاتفی را دیدم که می‏گفت: شما به شتاب می‏روید و مرگ شما را با شتاب به بهشت می‏برد. علی اکبر(ع) که چنین سخنی را از پدر شنید گفت: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ امام حسین(ع) فرمود: آری به خدا قسم ما بر حق هستیم. علی اکبر عرضه داشت در این صورت ما از مرگ باکی نداریم و امام حسین(ع) که از استقبال فرزندش شاد شده بود بیان داشت: فرزندم خدا به تو جزای خیر دهد.
اولین شهید عاشورا از بنی هاشم
حضرت علی اکبر اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است.
 شهادت حضرت علی اکبر
روز عاشورا پس از شهادت یاران امام، اولین کسی که اجازه میدان طلبید تا جان را فدای دین کند، او بود. اگر چه به میدان رفتن او بر اهل بیت و بر امام بسیار سخت بود، ولی از ایثار و روحیه جانبازی او جز این انتظار نبود. وقتی به میدان می ‏رفت، امام حسین در سخنانی سوزناک به آستان الهی، آن قوم ناجوانمرد را که دعوت کردند ولی تیغ به رویشان کشیدند، نفرین کرد. علی اکبر چندین بار به میدان رفت و رزمهای شجاعانه ‏ای با انبوه سپاه دشمن داشت. پس از شهادت، امام حسین صورت بر چهره خونین حضرت علی اکبر نهاد و دشمن را باز هم نفرین کرد.
:hibiscus: مرقد مطهر حضرت علی اکبر
حضرت علی اکبر، نزدیکترین شهیدی است که با امام حسین دفن شده است. مدفن او پایین پای اباعبد الله الحسین قرار دارد و به این خاطر ضریح امام شش گوشه است.
:books: حوزه نت- بیتوته
مجموعه: زندگینامه بزرگان دینی

 نظر دهید »

#زندگینامه_امام_موسی_کاظم(ع)

19 اسفند 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

#زندگینامه_امام_موسی_کاظم(ع)
امام موسی کاظم (ع) در شهر مدینه از دامن مادری به نام «حمیده مصفاه» متولد شده است. مادری که دوشادوش همسر خود امام جعفر صادق(ع) در مکتب جعفری به زنان احکام دینی را آموخت و سهم بزرگی در پاگرفتن مکتب جعفری دارد.
 *امامت امام موسی کاظم (ع)
با توجه به اینکه دوره امامت اهل بیت (ع) پس از شهادت پدرشان رقم می خورد، امام موسی کاظم (ع) نیز پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام صادق (ع) در سال 148 هجری قمری و در سن 20 سالگی به درجه امامت رسیدند و به مدت 35 سال امامت را در دست داشتند. پس از ایشان امام رضا (ع) زمامدار حکومت شیعه شدند.
امام موسی کاظم (ع) در عصر خلافت منصور عباسی به امامت نائل آمد و در دوران حکومت بنی عباس بارها دستگیر و به زندان افتاد تا اینکه در نهایت در همان زندان، منصور عباسی با نیرنگ و با وارد کردن سم به بدن شریفشان امام را به شهادت رساندند.
 *رویدادهای مهم تاریخی دوره امامت امام موسی کاظم (ع)
از جمله رویدادهای مهم در سیر زندگی امام موسی کاظم (ع) شهادت پدر بزرگوارشان امام جعفر صادق (ع) و رئیس مکتب جعفری بود؛ پس از ایشان فرزند مبارکشان امام موسی کاظم (ع) باید چراغ علمی را که جد بزرگوارشان امام محمد باقر (ع) روشن کرده‌اند را نگه می‌داشتند تا با وجود انشعابات در مذهب شیعه مانند اسماعیلیه و … دین اسلام دچار انحراف نشود.
البته باید در نظر داشت که یکی از اتفاقات مهم در زندگی امام موسی کاظم (ع) مبارزات پی‌درپی ایشان با دستگاه حکومتی هارون الرشید بود. ایشان به مناسبت های مختلف با حکومت جور آن زمان درگیر بودند و دشمن بارها تلاش کرد تا با توطئه‌چینی امام (ع) و شیعیان را پیش چشم همگان بدنام کند.
*برخورد‌های سیاسی امام کاظم (ع)
دورانى که امام کاظم علیه السّلام در آن زندگى مى کرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگرى حکّام عباسى بود. این اعمال فشار از زمان امام صادق علیه السّلام آغاز شد و تا زمان امام رضا علیه السّلام که دوره خلافت مأمون بود با شدّت هر چه تمام‌تر ادامه یافت؛ مردم در زمان مأمون اندکى احساس امنیت سیاسى کردند، ولى دیرى نپایید که دستگاه خلافت بدرفتارى و اعمال فشار بر مردم را دوباره از سر گرفت. فشار سیاسى عباسیان در دوره‌اى آغاز شد که پیش از آن امام باقر و صادق (ع) با تربیت شاگردان فراوان، بنیه علمى و حدیثى شیعه را تقویت کرده بودند و جنبشى عظیم در میان شیعه پدید آورده بودند. رسالت امام موسی کاظم (علیه السلام) آن بود تا در این حرکت علمى، توازن و تعادل فکرى را میان شیعیان برقرار کنند.
عصر امام کاظم علیه السّلام دوران بسیار سختى براى شیعیان بود و در این دوران حرکت هاى اعتراض‌آمیز متعددى از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفاى عباسى صورت گرفت که از مهم‌ترین آن‌ها قیام حسین بن على در زمان حکومت هادى عباسى و نیز جنبش یحیى و ادریس فرزندان عبدالله بود که در زمان هارون رخ داد. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعى بود که حکومت آنان را سخت تحت نظارت آن‌ها بگیرد. امامان شیعه همگى بر لزوم رعایت تقیه پافشارى کرده و مى کوشیدند تا تشکّل شیعه و رهبرى آن‌ها را به طور پنهانى اداره نمایند. طبعا این وضعیت سبب مى‌شد تا تاریخ نتواند از حرکات سیاسى آن‌ها ارزشیابى دقیقى به عمل آورد.
 *شهادت امام موسی کاظم (ع)
واپسین روز‌های عمر امام کاظم (ع) در زندان سندی بن شاهک سپری شد. شیخ مفید گفته است سندی، به دستور هارون الرشید امام را مسموم کرد و امام سه روز پس از آن به شهادت رسید. شهادت وی ۲۵ رجب سال ۱۸۳ق در بغداد رخ داده است. درباره زمان و مکان شهادت امام کاظم (ع) نظرات دیگری هم وجود دارد.
پس از آن‌که موسی بن جعفر (ع) به شهادت رسید، به دستور سِندی بن شاهک پیکر او را روی پل بغداد قرار دادند و اعلام کردند که موسی بن جعفر به مرگ طبیعی از دنیا رفته است. درباره چگونگی شهادت وی گزارش‌های متفاوتی وجود دارد؛ بیشتر تاریخ‌نویسان بر این باورند که یحیی بن خالد و سندی بن شاهک او را مسموم کرده‌اند.


پیکر موسی بن جعفر (ع) را در منطقه شونیزیه در مقبره خانوادگی منصور که به مقابر قریش شهرت داشت، دفن کردند. مدفن ایشان به حرم کاظمین مشهور است. گفته شده دلیل عباسیان برای این‌که بدن امام را در این مقبره دفن کردند، ترس از آن بود که مبادا مکان دفن او محل تجمع و حضور شیعیان شود.
:books: حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان

 نظر دهید »

سیره عملی امام حسن عسگری(ع)

04 آذر 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

#سیره_عملی_امام_حسن_عسکری(ع)
جوانمردی ایشان تا اندازه ای بود که حتی به مخالفان نیازمند خود نیز کمک می کردند. محمّد بن علی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع) نقل می کند: زمانی به تهی دستی مبتلا شده و زندگی برایمان دشوار شده بود. روزی پدرم(که بعد از امام هفتم(ع) فردی را به امامت نمی پذیرفت) به من گفت: نزد حسن بن علی برویم؛ زیرا او را به جوانمردی توصیف می کنند. به پدرم گفتم: مگر او را می شناسی؟! گفت: نه! راه که می رفتیم، پدرم گفت: کاش ایشان پانصد درهم به من بدهد تا دویست درهم آن را صرف پوشاک و دویست درهم را صرف پرداخت بدهی ها و صد درهم دیگر را هم برای مخارج زندگی به مصرف برسانم. من هم با خود گفتم: کاش سیصد درهم نیز به من می داد تا صد درهم را برای پوشاک و صد درهم را برای مخارج زندگی و با صد درهم دیگر مرکبی تهیه می کردم! وقتی به حضورشان رسیدیم، ایشان از پدرم پرسیدند چرا تاکنون نزد ما نیامده ای؟ پدرم گفت: با این وضع خجالت می کشیدم خدمت برسم! وقتی خواستیم مرخص شویم، همان مقدار پول که آرزویش را داشتیم، به ما دادند… به پدرم گفتم: آیا دلیلی روشن تر از این برای امامت ایشان می خواهی؟ پدر گفت: من به آیین خود عادت کردم!!
:books: الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 326.
:rose::rose:پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 4 نظر

سیره_سیاسی_امام_حسن_عسکری(ع)

04 آذر 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

#سیره_سیاسی_امام_حسن_عسکری(ع)
امام عسکری(ع) با وجود تمام محدودیت ها و کنترل هایی که از طرف دستگاه خلافت به عمل می آمد، یک سلسله فعالیت های مخفیانه سیاسی را رهبری می کرد که از چشم جاسوسان دربار به دور می ماند:«داود بن اسود»، خدمتگزار امام(ع) که مأمور هیزم کشی و گرم کردن حمام خانه بود، می گوید: حضرتشان به من فرمود: «این چوب را بگیر و نزد عثمان بن سعید ببر و به او بده»، من چوب را گرفته روانه شدم، در راه به یک نفر سقّا برخوردم، قاطر او راه مرا بست. سقّا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کرده و به قاطر زدم. چوب شکست، وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامه هایی افتاد که در داخل چوب بود! به سرعت چوب را زیر بغل گرفته و برگشتم در حالی که سقا مرا به باد فحش و ناسزا گرفت.

وقتی به در خانه امام رسیدم، «عیسی» خدمتگزار امام، کنار در به استقبالم آمد و گفت: آقا و سرورت می گوید: چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟ گفتم: نمی دانستم داخل چوب چیست؟ امام فرمود: «چرا کاری می کنی که مجبور به عذر خواهی شوی؟ مبادا بعد از این چنین کاری کنی، اگر شنیدی کسی به ما ناسزا هم می گوید، راه خود را بگیر و برو و با او مشاجره نکن. ما در شهر و دیار بدی به سر می بریم، تو فقط کار خود را بکن و بدان که گزارش کارهایت به ما می رسد».[1]

این قضیه نشان می دهد که امام(ع)، اسناد، نامه ها و نوشته هایی را که سرّی بوده، در میان چوب، جاسازی کرده و برای عثمان بن سعید، که شخص بسیار مورد اعتماد و رازداری بوده، فرستاده است و این کار را به عهده مأمور حمام که کارش هیزم آوردن و چوب شکستن و امثال اینها بوده و طبعاً سوء ظن کسی را جلب نمی کرده واگذار کرده است، ولی بر اثر بی احتیاطی او، نزدیک بوده این راز فاش شود.

امام عسکری(ع) در مدت کوتاه امامت خویش با سه نفر از خلفای عباسی که هر یک از دیگری ستمکارتر بودند، معاصر بود، این سه تن عبارتند از:
۱. المعتزّ
۲. المهتدی
۳. احمد المعتمد[2]
خلفای عباسی که روز نخست به نام طرفداری از اهل بیت پیامبر(ص) و برای گرفتن انتقام آنان از بنی امیه قیام کردند، آنچه را که قبلاً به مردم وعده داده بودند، نادیده گرفته و مانند خلفای بنی امیه و بلکه بدتر از آنان، ستمگری و خودکامگی را آغاز کردند.
:books:
1- مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4 ص 427.
2- إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 131.
3- پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

خصوصیت های رفتاری پیامبر(ص)

13 آبان 1399 توسط شهید محمود رضا بیضائی

خصوصیت های رفتاری پیامبر(ص)
1-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.

2-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.

3-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.

4-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.

5-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.

6-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.
7-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.
8-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
9-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.

10-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.

11-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست.

12-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.

13-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن.

14-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد.

15-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.

۱6-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
17-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.

18-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
19-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.

۲0-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.

۲1-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.

۲2-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.

۲3-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»

۲4-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.

۲5-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.

۲6-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.

۲7-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد.

28-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.
29-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.

۳0-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.

۳1-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.

۳2-هرگز کسي را حقير نمي شمرد.

۳3-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.

۳4-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.

۳5-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
:books: «منتهي الآمال» محدث قمي و کتاب «مکارم الاخلاق» طبرسي

 8 نظر
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

ضحی (شهیدمحمودرضابیضائی)

بسم الله الرحمن الرحیم «خدای من! این من هستم بنده تو همان که نبودم. تو مرا از کتم عدم بیافریدی و مقام خلیفه اللهی را برایم برگزیدی تو خوب می دانستی که هدف از خلقت و حکمتت چه بود اما این من بودم که خلقتم را فراموش کردم.» «بسم رب الشهداء و الصدیقین» **خاکریز فرهنگی-مذهبی **آلاله های بی قرار شهیدان: سردار سلیمانی، ابراهیم هادی، محمودرضا تورجی زاده، محسن حججی، محمودرضابیضائی «الهی وَ رَبِّی مَن لی غَیرُک أسئَله کَشَف الضُرّی وَ نَظَرَ فی أمری.» «رَبِّ هَب لی حُکمَا وَ ألحِقنی بِا الصالِحین» «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدیتَنا وَ هَب لَنا مُن لَدُنکَ رَحمَه إنک أنتَ ألوَهاب» **اللهم عجل لولیک الفرج**

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احکام
  • ادبی
  • اهل بیت(ع)
  • بدون موضوع
  • به قلم خودم
  • ترجمه لغات انگلیسی
  • ترجمه نهج البلاغه
  • ترجمه و تفسیر قرآن
  • حدیث روز
  • خاطره شهدا
  • دانستنی های تندرستی
  • زندگی نامه شهدا
  • شعر شهدا
  • صحیفه سجادیه
  • طب اسلامی
  • معرفی کتاب
  • مهدویت
  • وصیت نامه شهدا
  • چکیده مقالات
  • کلام بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟